همباشی و حریم خصوصی در غرب

همباشی و حریم خصوصی در غرب

به نظر می‌رسد جدای از طرح مباحث نظری و بیان مبانی و قوانین، بررسی واقعیت‌های صحنۀ عملی زندگی و اجتماع در غرب، بهترین راه برای شناختِ نسبت همباشی با حریم خصوصی باشد.

در توضیحات مربوط به حریم خصوصی خانواده بیان شد که امروزه امکان زندگی مشترک تنها در بستر جامعه و تحت حاکمیت دولت امکان‌پذیر است. به عبارت دیگر هم تحقق و هم استمرار یک زندگی مشترک نیازمند ارتباط مستقیم خانواده با اجتماع و رعایت قوانین و انضباط اجتماعی است.

همباشی، حریم خصوصی و جامعه

 

تأسیس زندگی مشترک

از طرفی، تشکیل زندگی مشترک باید تأسیسی داشته باشد. تا به این واسطه هم جامعه این تأسیس را به عنوان یک واحد زندگی جدید بشناسد و هم دولت آن را به عنوان یک نهاد اجتماعی رسمی بپذیرد. در شیوۀ عقلائی و مرسوم تاریخ بشری، این تاسیس با ازدواج آغاز می‌شود و نهاد یا واحد زندگی تشکیل شده هم خانواده نامیده می‌شود. چگونگی انجام ازدواج می‌تواند شکل‌ها و سبک‌های بسیار متفاوتی داشته باشد اما در لزوم وقوع و انجامش تردیدی نیست.

 

همباشی بدون نقطۀ آغازین

همباشی، سبکی از زندگی مشترک است که این تاسیس و نقطۀ آغازین را ندارد و به همین دلیل همیشه 3 مشکل اساسی برای این نوع از زندگی وجود دارد:

1- انجام ازدواج موجب می‌شود تا برای خانوادۀ تشکیل شده یک ماهیّت واقعی و عینی بوجود بیاید. ماهیت و اصالتی که مبتنی بر تعهد و بنای بر حکمت لایزال الهی است. این همان اثر وضعی ازدواج است که منجر به آرامش اعضای خانواده می‌شود. چنین واقعیتی در همباشی وجود ندارد و اعضای زندگی مبتنی بر همباشی هیچگاه از این موهبت الهی که فلسفه تشکیل خانواده است، برخوردار نخواهند شد.

2- زندگی مشترک بدون آغاز، به سختی برای جامعه به عنوان یک هویت اجتماعی مستقل و پایدار شناسائی می‌شود. تا چند دهۀ قبل چنین زندگی‌هائی مایۀ ننگ و سرافکندگی بود. اگرچه امروزه شیوع همباشی در بعضی کشورها چشمگیر است اما هنوز هم در جوامعی که همباشی مورد پذیرش قرار گرفته است، زندگی‌های مبتنی بر همباشی را به سختی و در درازمدت به رسمیت می‌شناسند (کیفیت همباشی در غرب).

3- زندگی مبتنی بر همباشی، هیچگاه برای دولت‌ها قابل شناسائی نیست. دولت‌ها چنین زندگی‌هائی را طرف حساب خود نمی‌دانند. اگر از گذشتۀ آنها به عنوان یک عمل مجرمانه بگذریم، امروزه هم با چنین زندگی‌هائی برخورد مشابهی مثل برخورد با یک خانواده نمی‌شود.

 

اثبات وجود و استمرار زندگی مشترک

از طرفی استمرار زندگی مشترک نیازمند تعامل با جامعه و دولت است و اینجاست که وجود زندگی مشترک باید اثبات شود. اما زندگی مبتنی بر همباشی، هویت و موجودیتی ندارد و این نقطۀ شروع مشکلات اجتماعی و حقوقی است.

بهتر است یک بار دیگر تعریف همباشی را مرور کنیم:

سبکی از زندگی مشترک است که طرفین بدون ازدواج با یکدیگر زندگی می‌کنند و در طول این مدّت همچون دو نفری که ازدواج کرده‌اند اجازه و امکان ارتباط جنسی با یکدیگر دارند.

همانطور که مشاهده می‌شود، وجود زندگی مشترک یکی از سه رکن اصلی همباشی است. اما در همباشی، شروع زندگی مشترک کجاست؟

همباشی و حریم خصوصی در غرب

به قول کوگل: دقیقا خط تمایز کجا کشیده می‌شود؟ چه زمانی طرفین دیگر زناکار نیستند و زن و شوهر محسوب می‌شوند؟ (Ref01….., p,472)

تشخیص شروع زندگی مشترک، چگونگی استمرار و پایداری و کیفیت آن، یکی از مهمترین و پیچیده‌ترین مباحث حقوقی مرتبط با ازدواج‌های عرفی و همباشی در غرب است.

 بررسی بیش از هزار پروندۀ قضائی آمریکائی در بین سالهای 1800 تا 2000 میلادی بیانگر آن است که دادگاه‌ها در زمان تصمیم‌گیری دربارۀ موجودیت و اثبات ازدواج عرفی با مشکلات جدی و گسترده‌ای روبرو هستند. تا جائی که چنین پرونده‌هائی کابوس قاضی خوانده شده است. (Ref01…., p,1050)

(در ازدواج عرفی، اگرچه طرفین با ازدواج زندگی مشترک را آغاز می‌کنند اما معمولا بدون مراسم رسمی و بدون ثبت انجام می‌شود و از جهت نامشخص بودن زمان آغاز، شبیه همباشی است)

 

بررسی روابط جنسی و مالی

در اینگونه موارد بررسی وجود ارتباط جنسی بین طرفین و کیفیت و چگونگی آن یکی از مهمترین مدارک و دلائل مورد بررسی است (Ref01…, pp,530,531). و اینجاست که ورود به حریم خصوصی، آن هم خصوصی‌ترین بخش آن آغاز می‌شود.

کمیسیون حقوقی کانادا در سال 2001 در ارتباط با تعریف حریم خصوصی، اجتناب دولت از ورود به اتاق خواب مردم را ابتدائی‌ترین سطح حریم خصوصی بیان می‌کند. (Ref01…., p,1047) اما این مهمترین بخش خصوصی هر نوع از زندگی، به راحتی و به ناچار در زندگی‌های مبتنی بر ازدواج عرفی و همباشی مورد تعرض قرار می‌گیرد.

تشخیص وجود روابط جنسی مستمر و سنجیده، همراه با پایداری، وفاداری و صمیمیت شبیه ازدواج، خود معضل دیگری است که اثباتش همیشه نیازمند صرف وقت زیاد و احضار شهود متعدد است که در انتها هم معمولا به مجموعه‌ای از اطلاعات بی ارزش و متناقض ختم می‌شود. همۀ اینها برای آن است که بتوان بین ادعاهای متقلبانه و دوستی‌های نزدیک با یک رابطه‌ای که حاکی از زن و شوهری است، تمایز قائل شد. (Ref01…, pp,1041-1048)

یکی از ملاک‌های موسسۀ حقوقی آمریکا (مشهور به ALI)، برای اثبات شهرت طرفین به زن و شوهر، میزان اختلاط مسائل مالی آنهاست. طرفین امور مالی خود را تا چه حد در هم می آمیزند، تا چه حد روابط آنها باعث تقویت وابستگی اقتصادی طرفین، وابستگی اقتصادی یک طرف به طرف دیگر، و حفظ یک خانوار مشترک توسط طرفین شده است. (Ref01…, p,819)

همباشی و حریم خصوصی در غرب

 

زندگی بدون حریم خصوصی

اثبات شهرت طرفین در ازدواج عرفی و همباشی، به زن و شوهر نه تنها آسان نیست بلکه بسیار مشکل است و موقعی که یکی از طرفین فوت کند و یا ادعائی حقوقی را مطرح کند، مشکل چند برابر می‌شود.

جالب آنجاست که نتیجۀ سالها تحقیق و پژوهش در سیستم قضائی غربی برای رفع این مشکلات آن بوده که بهتر است چنین زندگی‌هائی شروعشان را ثبت کنند و به این شکل خطر تجاوز به حریم خصوصی را از بین ببرند …!!(Ref01…, pp, 1076, 1087, 1090)

خلاصه آنکه، قبول زندگی مبتنی بر همباشی، یعنی پذیرش ورود دولت، قانون و حتی دوستان و آشنایان به خصوصی‌ترین بخش زندگی. چیزی که در مورد خانواده ( زندگی مشترک آغاز شده با ازدواج رسمی) هیچگاه اتفاق نمی‌افتد.

 به عبارت دیگر همباشی یعنی زندگی بدون حریم خصوصی

تشخیص شروع زندگی مشترک، چگونگی استمرار و پایداری و کیفیت آن، یکی از مهمترین و پیچیده‌ترین مباحث حقوقی مرتبط با ازدواج‌های عرفی و همباشی در غرب است. مهمترین بخش خصوصی هر نوع از زندگی، به راحتی و به ناچار در زندگی‌های مبتنی بر ازدواج عرفی و همباشی مورد تعرض قرار می‌گیرد. زیرا روابط جنسی و مالی آنها باید به طور دقیق مورد بررسی قرار گیرد.

زندگی بر پایۀ همباشی، به واسطۀ چگونگی تأسیس نادرستش، هیچگاه نمی‌تواند کارکردی طبیعی، درست و در راستای زندگی اجتماعی داشته باشد. از همین جهت خواسته یا ناخواسته، نه تنها اهداف تشکیل زندگی خانوادگی را تحقق نمی‌بخشد، بلکه موجب اختلال در نظم جامعه و بسترساز ناهنجاری‌های اجتماعی خواهد بود

از طرفی همباشی در کشور ما غیر قانونی است و زندگی بر اساس آن نیز وجاهت قانونی ندارد.

بنابر این، وقتی خانواده که از هر جهت مطابق با قواعد نظام هستی تأسیس شده و کارکردش منطبق بر مصالح عمومی جامعه است، نمی‌تواند حریمی به طور کامل خصوصی باشد، زندگی مبتنی بر همباشی بی‌تردید حریم خصوصی نخواهد بود.